هنر در شعر حافظ

ساخت وبلاگ

 


گر در سرت هوای وصال است حافظا
باید که خاک درگه اهل هنر شوی



تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافری است
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش



کمال سر محبت ببین نه نقص گناه
که هر که بی هنر افتد نظر به عیب کند



حافظ تو ختم کن که هنر خود عیان شود
با مدعی نزاع و محاکا چه حاجت است



روی خوب است و کمال هنر و دامن پاک
لاجرم همت پاکان دو عالم با اوست



اگر چه عرض هنر پیش یار بی‌ادبیست
زبان خموش ولیکن دهان پر از عربیست



قلندران حقیقت به نیم جو نخرند
قبای اطلس آن کس که از هنر عاریست



روز در کسب هنر کوش که می‌خوردن روز
دل چون آینه در زنگ ظلام اندازد



حافظ ببر تو گوی فصاحت که مدعی
هیچش هنر نبود و خبر نیز هم نداشت



هنر بی‌عیب حرمان نیست لیکن
ز من محروم‌تر کی سائلی بود



شرممان باد ز پشمینه آلوده خویش
گر بدین فضل و هنر نام کرامات بریم



عاشق و رند و نظربازم و می‌گویم فاش
تا بدانی که به چندین هنر آراسته‌ام



آسمان کشتی ارباب هنر می‌شکند
تکیه آن به که بر این بحر معلق نکنیم



ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق
برو ای خواجه عاقل هنری بهتر از این



ساعد آن به که بپوشی تو چو از بهر نگار
دست در خون دل پرهنران می‌داری
آشنایی با موسیقی ایرانی...
ما را در سایت آشنایی با موسیقی ایرانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : art2019 بازدید : 111 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 21:58